بُگذآر بِگویَم ڪِـہ....
بُگذآر بِگویَم ڪِـہ اَز سَرآبِ ایـטּُ آטּ بُریدَم ,, مَـטּ اَز عَطَش تَرآنِـہ آفَریدَم
بِـہ سَمتِ مآندَنَت رآهی نِمیشَوی چرآ
گآهی سِتآرہ هِدیـہ ڪُـטּ بِـہ مُشتِ پوچ شَب هآ ,, شِمُردہ تَر بِگو بآ مَـטּ حُروفِ رَفتَنَت ,, [!] ×
"هیچ وقت برای برگشت دیر نیست "
بُگذآر بِگویَم ڪِـہ اَز سَرآبِ ایـטּُ آטּ بُریدَم ,, مَـטּ اَز عَطَش تَرآنِـہ آفَریدَم
بِـہ سَمتِ مآندَنَت رآهی نِمیشَوی چرآ
گآهی سِتآرہ هِدیـہ ڪُـטּ بِـہ مُشتِ پوچ شَب هآ ,, شِمُردہ تَر بِگو بآ مَـטּ حُروفِ رَفتَنَت ,, [!] ×
تو دوری زمن من بیقرارتم
تو عشقی من من عاشقتم
وفای تو چنان بود ک کرد مرا حیران ک چنان باوفا هستی تو ای مهربان
شعر بلد نیستم بیت بلد نیستم هرچه گویم خود ندانم چ گویم
باز میگویم فاش میگویم تو را میگویم گر شوی خوشحال من میشوم
باحال همچو طوطیه رنگین شمال تو اهو باش
من در غربت تو میکشم انتظار چون دوستت دارم هستم بی قرار
خيال نبودنت نيز زيباست...
اصلا بگذار صادقانه بگويم...
هر خيالي که ردي از تو داشته باشد زيباست...
بُگذآر بِگویَم ڪِـہ اَز سَرآبِ ایـטּُ آטּ بُریدَم ,, مَـטּ اَز عَطَش تَرآنِـہ آفَریدَم
بِـہ سَمتِ مآندَنَت رآهی نِمیشَوی چرآ
گآهی سِتآرہ هِدیـہ ڪُـטּ بِـہ مُشتِ پوچ شَب هآ ,, شِمُردہ تَر بِگو بآ مَـטּ حُروفِ رَفتَنَت ,, [!] ×
این روزها میگذرد
ولی من از این روزها نمیگذرم...
نمیدانم فرهاد دیگر از چه مینالید؟!...
او که تمام زندگی اش شیرین بود!!!

دل می شود ؟
میگویند خدا همیشه با ما و در کنارماست
ای غم نکند خدا تو باشی؟؟؟
(مخاطب خاص)
نمیدانی
چطور گیج می شوم
وقتی هرچه می گردم
معنی نگاهت
در هیچ فرهنگ لغتی
پیدا نمی شود ... !
(محاطب خاص)
خسته ام ...
خسته نبودنت ...
خسته از روزهایی كه بی تو شب می شود
و شبهایی كه باز هم بی تو می گذرد
تا كه طلوعی و غروبی دیگر بیایند و
باز هم گذر زمانها كه بی تو می گذرد ...
می گذرد ...
می گذرد و باز هم می گذرد ...
گرگها هميشه زوزه
نميكشند ! گاهي هم مي گويند.... : دوستت دارم
و زودتر از آنكه بفهمی
بره ای ؛ ميدرند خاطراتت را ،
و تو ميمانی با تنی كه
بوی گرگ گرفته ....!!!!
خـــــدایــــــــــــــا
دستـت را از روی " Space " بـــــــردار
بـــــــــس نیسـت ایـــــــن هــــــمه
.
.
.
فـــــــــــــاصـــ ــــــ ــــ ـــــــــ ـــــ ـــــــ ــله
یک طور
دیگر
جوری
که هیچ کس صدایت نکرده باشد!
یک طور
که هیچ کس را صدا نکرده باشم!
دلم می
خواهد نامت را صدا کنم....!!
یک طور
که دلت قرص شود که من، هستم
یک طور
که دلم قرص شود که با بودن من، تو هم هستی
بَدتریـــن دَرد ، مُــردَن نیست
دل بَــستن به کسیــه کهکــنــآرت نیستـــ ...
هیچ چیز دلنشین تر از
این نیست که مدام
نامت را صدا بزنم
با یک علامت سوال … ؟""
و تو با حوصله جواب بدهی جـــــــــــون ِدلــــم !؟
معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ...
دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟! فردا
مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم!
دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می
شه برای خواهرم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه... اونوقت... اونوقت
قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو
پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...
معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و كاسه اشك چشمش روی گونه خالی شد . . .
هیچ کس با من بازی نمی کنه تو دلم گفتم
تو بزرگ شو ببین چه بازی هایی که باهات نمی کنن
اینم یه حرف از قیصر : احترامت واجبه خان دایی
دلم واسه اول دبستان تنگ شده
که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط وایسادی
.
.
.
یه نفر میاد و بهت میگــــــه
میای باهم دوست بشیم؟...
عشق بيداد من
باختن يعني لحظه عشق
جان سرزمين يعني يعني
زندگي پاک عشق ليلي و
قمار من مجنون
در عشق يعني ... شدن
ساختن عشق
دل يعني
كلبه وامق و
يعني عذرا
عشق شدن
من عشق
فرداي يعني
كودك مسجد
يعني الاقصي
عشق من
عشق آميختن افروختن
يعني به هم عشق سوختن
چشمهاي يكجا يعني كردن
پر ز و غم دردهاي گريه
خون/ درد بيشمار
عشق من
يعني الاسرار
كلبه مخزن
اسرار يعني
باید
به بعضی ها گفت :
ظرفیت پشت تکمیل
است لطفا از جلو خنجر بزن
الان میخوای بری ؟
هـــــــــیـــــــــس !!!
فقط خداحافظ …
یه بیماریه مادرزادیه لاعلاج داریم :
“هرکی رو میبینیم فکر میکنیم آدمه
به سلامتی اونایی که هزارتا خاطــــــــــــــــرخواه دارن
ولی دلشون گیرِ یه بــــــــــــــــــــــــی معرفته
تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن…
بعضی آدما خطای دیدن ، آدم نیستن !
ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﻻ...ﺗﺎ ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻢ...ﻧﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ...ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ
این روزها اگر خون هم گریه کنی ,عمق همدردی دیگران با تو…
یک کلمه است : " آخـــــــی"…………………………………



........توسط مینا
همیشه یادت باشه ، اگه گدا دیدی
هیچوقت تو دلت نگو راست میگه یا دروغ…بدم یا ندم…آدم خوبیه یا بدیه
چشماتو ببند و کمکش کن تا وقتی رفتی گدایی پیش خدا
خدام تو دلش این سوالا رو از خودش نپرسه
چشماشو ببنده و بهت بده…
اینـکـه بـخـواهم دوبـاره بـه آنـهـا اعـتـمـاد کنـم ،داستـان ِ کـامـلا
متـفـاوتـی سـت..
به نام خالقی که تنهاست